پیام سازمان آموزش و پرورش و مربیان و والدین و... به فراگیران نوپا , از زبان استاد شهریار :

      رشد یا تغییر هویت بکمک یادگیری, بویژه از سنین اولیه آغاز میشود. اگر چه این یادگیری و رشد قوای ذهنی مهمترین چالش فرد محسوب میشود, که بایدلحظه به لحظه نقطهء امن خود را ترک نماید و به نقطه یا هدف جدید و ناشناخته ای حرکت کند.که البته در سنین اولیه چندان اطلاعی از آن ندارد, وجبری بر کودک محسوب میشود. اما باید توجه داشت, که مسئله رشد هر فرد , گریبان گیر اطرافیان او نیز میشود. چه آنهاییکه وی را دوست دارند, ,و دلتنگ هویت قبلی او میشوند, وچه دیگرانی که رشد و تغییر این فرد, برایشان زنگ خطر محسوب میشود, و رشد فرد را نشانه عقب ماندگی خود تلقی میکنند. این دو گروه حساس, همچنان به یادگیری و رشد این فرد, مخصوصا رشد قوای ذهنی او حساسیت دارند ,و گاه این حساسیت را به نمایش نیز میگذارند.

     آلبرت انیشتن : نتیجه نهایی همهء یادگیری ها, موجب تغییر دربنیاد اندیشه و سبک اندیشیدن انسان میشود.

      زندگی انسان در رفتار او )معنی پیدا میکند. آنگاه که یادگیری درمسیر انسانی و اخلاقی باشد , زیبایی خاص را کسب میکند.قدم هایی که برمیدارد, و همچنین هدفی که پیش رو دارد و آنرا دنبال میکند, قطعا با یاد و خاطره بزرگان و نیک اندیشانی از گذشته دور و نزدیک   همراهی میشود. جایگاه واقعی علم , ذهنهای مشتاق کسب آگاهی و مهارت جویی در زمینه زندگی و سازندگی می باشد.

     لازم به یادآوری است که: بدبینی(منفی نگری) -خوش بینی( مثبت نگری) -متعادل( واقع بینی) آموزشی میباشد.الگوهای رفتاری والدین ومربیان واعضاءخانواده و... نقش مؤثری دراین زمینه ایفا میکند. به ویژه آنگاه که محیط آرام وطبیعی واز هرگونه قوانین اضافی و همچنین حساسیت های بی جا و احیانا خاص دوری شود.

    خوش بینی مایه امید و مایه تلاش در جهت رسیدن به آرزوها وحل مشکل است.واقع نگری,مایه تلاش و واقعیت دادن به آرزوها و موجب حل مشکلات و به تاخیر انداختن ناامیدی خواهد شد. 

    1- توجه و ارزشمند کردن ویژگی های مثبت (صفات و رفتار و نگرش های مثبت انسانی) از آغاز یادگیری و رشد. 

    2- توجه به مشکلات و تاکید برقابل حل بودن( ازساده ترین مشکلات آغاز شود) و نقش تفکر وتعقل و چاره جویی, خردورزی و توانمندی های انسان در حل مشکلات از آغاز فعالیت و بازی .

   3- تاکید بر امید و آگاهی از قوانین طبیعی و اجتماعی و باورهای صحیح, و دوری از ناتوانی ویاس ومنفی بافی (تاکید بر تو می توانی و ... , در مقابل تو نمی توانی, تو نمی فهمی , تو خودت مشکل داری و...) دارای نقش و تاثیر قابل توجه خواهد بود.

    میتوان گفت کمال انسان دراین زمان و مکان نسبی است, که بایستی بدقت مورد توجه قرار بگیرد, تا بتدریج, ودر مسیرنیکی و پاکی, برآن افزوده شود. و لذا می گویند :

      - کمال انسان از فرهنگ جامعه حاصل میشود. 

      - فرهنگ جامعه نیز تحت تاثیر اخلاق آن جامعه, ساخته و پرداخته میشود.

      - اخلاق صحیح جامعه نیز از رعایت عدالت در جامعه می روید.

      - و عدالت از رعایت حق و حقوق دیگران سرچشمه می گیرد.

سفارش حضرت مولانا به کلیه دست اندرکاران آموزش و پرورش :

      سرنوشت انسان, ابتدا در گرو نقش وانتخاب والدین , و سپس تحت تاثیر شرایط و قوانین محیط زندگی و... , میباشد. انتخاب زیبایی ,اخلاق , انسانیت ,و... درمسیرتعقل و تفکر و...مسیر مثبت : (یعنی زندگی با همراهی  عقل = علم + عمل+ عشق ). یعنی توانایی درک واقعیت , قبول مسئولیت , اخلاق و انسانیت , که حاصل آن در لحظه های زندگی , و رفتار و گفتار فرد, و در کلماتی چون: دانایی , توانایی, بی نیازی, امیدواری, خوش بینی, خوشحالی, و شادی و آرامش , خودباوری که هم در درون , وهم در محیط خودنمایی خواهد کرد.

     البته لازم به یادآوری است , که کودک (انسان) فرمانبر نیست , مگر برده باشد و یا برده شده باشد. نبایستی به کودک فرمان داده شود. مخصوصا با کودکان لجباز و خودخواه و مغرور, یا بسیار من, در انتخاب روش آموزش و بویژه پرورش ,بایستی دقت کافی بشود, که با تحقیق و  مطالعه در نظریه ها امکان پذیر خواهدبود.  در غیر این صورت, نقش ,والدین و مربیان و... , در مسیر منفی , که کودک نوپا با دریافت ذهنی غلط و اشتباه دیگران و به تدریج, به بی تفاوتی, نادانی , ناتوانی, نیازمندی, نگرانی, ناچاری, ناامیدی, ناخرسندی, وبالاخره ناسازگاری و افسردگی و خشم دچار خواهد شد. ,و بالاخره زندگی فرد در کلماتی چون: زحمت و نفرت و لعنت , ویا زندگی همراه با ذلت توام خواهد بود. 

 

    لذا باید بپذیریم که کمال, خلق وخو ,  طرز تفکر , عادات و مهارتها و... انسان, می تواند پسندیده ,و بهترین دوست و یار و یاور و مددکار وخدمتگذار او باشد(موجبات لذت درونی با همراهی علم و عشق و عمل ), و یا می تواند ناپسند غیر اخلاقی و..., و بدترین دشمن, و بدترین ارباب حاکم , و بدترین برده دار ناظر بر رفتار و کردار و هرگونه انتخاب و تصمیم گیری وی باشد. ( براستی چه کسی جز ذهن پیچیده ودرونی شده ما , ناظر محیط و وقایع اطراف ماست؟و احیانا در مسیر صحیح زندگی احساس خوشختی , ویا بالعکس , در مسر منفی و نظاره گر بدبختی های ماست . مادران و پدران و مربیان و...  محترم که مسئولیت آموزش و پرورش فرزندان عزیز را , که سرچشمه های زندگی و سرمایه های سازندگی وطن محسوب می شوند, بایستی پاسخگوی نتیجه این فرایند باشند.   که گفته می شود:   

       استاد سخن سعدی در این زمینه فرموده است :

    

و یا شخصیتی به نام مستعار (م سالک ) میفرماید:

     علم در هر زمینه ای, به ویژه در زمینه آموزش و پروش و روانشناسی پرورشی, توسط علاقمندان در حال بررسی و تحقیق و تکامل است . براساس  تحقیقات برخی دانشمندان که نظریه های آنها سبب هماهنگی و تقویت یکدیگر و کمک موثری برای پیشبرد امر حیاطی آموزش و پرورش درجهت رسیدن به اهداف مهم آن می باشند , پیشنهاد میشود. نظریه های محققینی صاحب نام اعم از رفتار گرا , و شناختگرا, و ساختنگرا,که میتوانند در تکمیل یکدیگر نقش آفرینی کنند, از جمله نظریه های :بلوم , دیویی, آزوبل, کلاپارد, گانیه, ویلیام کوبرن, و... که تحقیق آنها در زمینهء حیطه های یادگیری ( علم و عمل و عشق ) و سطوح رشد وتعالی در هریک از آنها مورد توجه قرار گرفته است , به عنوان بسترهای متنوع سازمان دهنده , و نظریه های بلوم و پیاژه و اریکسون و...., که مراحل رشد قوای ذهنی و عاطفی وشخصیتی فراگیران را مورد توجه قرار می دهند , به عنوان دو حاشیه مهم و نقش آفرین , در تکمیل و اطمینان بخش بودن مسیر رشد و شکوفایی نونهالان کشور کمک موثری خواهند داشت .  بررسی و تکمیل یادگیری و رشد فراگیران, به اقدام عملی و تلاش وجدیت, والدین و مربیان و همکاران علاقمندان, بستگی کامل دارد. برای مطالعه و انتخاب بهترین نظریه ها و ترکیب آنها ,جهت تدوین مناسب ترین الگو یا طرح درس و روش تدریس و آموزش به فرزندان خود آماده نمائیم. بدین منظور پیشنهاد میشود, در بخش آخرین نوشته ها, به دو مبحث تحقیق و تجارب  , و هیلگارد و بلوم , به شرح زیر رجوع شود.